نوروز را گرامی بداریم وسال نوخوش برای همه آرزو نماییم
سلطان علی کشتمند سلطان علی کشتمند

نوروز، این خجسته روزجشن همگانی را به همه یی نوروزبا وران و بویژه به هم میهنان مان که این سنت گزیدۀ دیرپای خویش را با شادمانی پاس و برپا میدارند و سال نوخورشیدی ۱۳۹۰ را به همۀ دوستان و خانواده های آنان شادباش میگویم و شادمانی و کامگاری برای ایشان آرزو می نمایم. آرزومندم که سال نو، آغازگرامیدی و روزنه ای بسوی صلح و امنیت، بخاطررهایی از تهی دستی ونا امیدی، درجهت آزادی و خوشبختی، برای فرخندگی وفراوانی و به آرزوی همگرایی و همبستگی برای همه یی مردم رنجدیدۀ افغانستان باشد.

پادگاه نوروز را  از کرانه ها و دامنه های همالیا و پامیر تا گسترۀ مدیترانه گرامی میدارند و جشن ها و آیین های آن را با شیوه های سنتی برپا می نمایند. نوروز بعنوان عید و جشن بزرگ و رسمی درافغانستان، ایران وتاجیکستان که خاستگاه این فرهنگ دیرین هستند، شناخته میشود و به عنوان رویدادی مهم و شادی آفرین دربسیاری از کشورهای دیگر و ازسوی ملیون ها پناهنده درکشورهای اروپایی، امریکایی و آسترالیا برگذار میگردد.

جهانی شدن نوروز:

همگانی شدن نوروز نشانه ای ازاهمیت ویژه یی آن در پهنۀ جهانی است. نوروز ازسوی سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد (یونسکو) بعنوان یکی از میراث های فرهنگی جهانی اعلام گردیده و در فهرست این میراث ها ی فرهنگی و معنوی جاداده شده است. مجمع عمومی سازمان ملل متحد یکسال پیش با صدور قطعنامه ای عید نوروز را بعنوان یک مناسبت جهانی به رسمیت شناخت. درقطعنامه این سازمان جهانی از نوروز بعنوان روزی برای دعوت مردم به درک متقابل و گفت و گوی فرهنگ ها نام برده شده است و درخبر منتشر شده از سوی آن سازمان دربارۀ اهمیت نوروز چنین آمده است: «نوروز برای بیش از ۳۰۰  ملیون نفر در سراسر جهان،

 آغاز سال نو است و بیش از سه هزار سال است که درمناطقی از بالکان، منطقه دریای سیاه، قفقاز، آسیای مرکزی و خاور میانه و نقاط

 دیگری از جهان جشن گرفته میشود». اکنون نوروز در گاهشمارهای بسیاری از کشورها و ازجمله درسالنمای ملی ایالات متحدۀ

 امریکا، کانادا و برخی ازکشورهای دیگر شامل گردیده است و در فدراتیف روسیه و برخی از کشورهای دیگر با مراسم جشنی برگذار

 میگردد.

نوروز و گسترۀ آن:

نوروز درتاریخ و فرهنگ پربار سرزمین های گسترده ای بعنوان یک حوزۀ تمدنی بزرگ، از شمال چین، آسیای میانه و آسیای جنوب غربی تا مناطق کردنشین ترکیه و سوریه، از اهمیت ویژه ای برخورداراست. نوروز مظهر بزرگداشت از زندگی، طبیعت و ارزشهای والای انسانی است که ریشه های ژرفی درشعر وادب، هنر، اندیشه ها و رواجها، باورها و در رسوم خانوادگی و اجتماعی مردم این سرزمین ها دارد. اکنون نوروز بگونه روزافزون به نشانه ای ازدوستی ها، همبستگی ها وهمگرایی های فرهنگی میان مردمان مسکون در این سرزمین های باهم نزدیک و به نماد روشنایی و ایستادگی دربرابر تاریکی و تاریک اندیشی تبدیل گردیده است.

نوروز جشن مردمی درافغانستان:

برپایی جشن ها و میله های نوروزی درافغانستان پیشینه ای چندین هزار ساله دارد. نوروز بعنوان جشن بزرگ و دیرین  همیشه پایدار، جشن آغاز بهار و جشن کشت و کار ازسوی همۀ مردم افغانستان برغم تنوع و تفاوت نژادی، زبانی و فرهنگی، پذیرفته شده و برپایی آیین های آن ویژگی های سنتی نهادین را بخود گرفته است. درواقع، نوروز بزرگترین جشن مردمی است که درسنتها و باورهای مردم ما ریشه های ژرف دارد و دربرخی موارد با باورهای مذهبی ایشان درآمیخته است.

جشن نوروز از کران تا کران افغانستان با رواج ها و ویژگی های معین دربخش های گوناگون آن، درشهرها و روستاها برگذار میگردد. میله های نوروزی درکابل و هرات، در کندهار و ننگرهار، دربدخشان و بامیان، در نورستان و نیمروز و درجاها و شهرهای دیگر کشور، با شرکت گسترده و همگانی توده های مردم برپا میشود. در مزارشریف نه تنها باشرکت باشندگان بلخ بامی، بلکه با حضور شمار زیادی از مسافران و زایران از سراسر کشور، میله های گل سرخ لاله با برافراشتن علم مبارک در نوروز آغاز میگردد و برای چهل روز تمام دوام می آورد. مردم درنوروز به انگیزۀ نیکویی و نیک بختی، بخاطر بهروزی و بهبودی، بسوی یاری و همکاری، به آرزوی صلح و امنیت، به امید بالندگی و پایندگی، برای فراوانی فرآورده های کشاورزی و دسترسی به خوار و بارمورد نیاز، دعا می نمایند. باینگونه، نوروز درافغانستان نیز با سرشت و نهاد مردمی از ویژگی فراگیر و همگانی برخوردار است و برپایی آن از یک سال تا سال دیگر گسترده تر و نام آورتر میشود.

"نوروزنامه" و خیام:

بگونه ایکه همه میدانند، نوروز از هزاران سال باینسو درحوزۀ تمدنی بزرگی که افغانستان جزء آن بوده است، شناخته و به شیوه های گوناگون جشن گرفته میشد. بویژه از نوروز درخراسان بزرگ بعنوان یک پدیدۀ فرهنگی غیرعربی و نشانه یی ایستادگی دربرابر فرهنگ ستیزی پاسداری میشد. دربارۀ نوروز، تاریخ پیدایش، دگرگونی، گسترش و فراگیری آن، اندیشه ها و پژوهش های فراوان صورت پذیرفته و آثار زیادی از دیرزمان باینسو نگاشته شده است. یکی از آثار کهن دراین باره "نوروزنامه" است که منسوب به حکیم عمر خیام بوده و با کار، دانش و یابش های وی در ستاره شناسی، گاهشماری و سالنمای خورشیدی همخوانی و همآهنگی دارد. اگرچه خیام درشعر و بویژه رباعی سرایی نام آوری بزرگ است، ولی گسترۀ علمی وی در ریاضی و ستاره شناسی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. او درجهان بی کران ستاره شناسی برپایۀ دریافت ها، یافته ها، شمارش ها و بازگشایی های ریاضی بلحاظ علمی گام های سنجیده و گسترده برداشته بود.

دربارۀ گسترۀ علمی خیام در ریاضی و ستاره شناسی آثار زیادی وجود دارد و پژوهش های چندی انجام گرفته است. دردانشنامۀ آزاد وکیپیدیا آمده است: « اگرچه خیام بعنوان سخنسرای ادبی وشاعر شهرت زیاد دارد، ولی پایگاه علمی وی برتر ازپایگاه ادبی اوست. باینجهت او حجت الحق لقب داشته است». شایان یادآوری است که درسال پیش، برپایۀ پژوهش های چندی فلم مستندی با جلوه های هنری زیرنام "نابغه پرسشگر" از سوی تلویزیون بی بی سی پخش گردید که به بسیاری از پرسش ها دربارۀ گستردگی و ژرفای دانش خیام در ریاضی وستاره شناسی، اگرچه فشرده، پاسخ گفته است. هم اکنون در دنیای انترنت، در وبسایت ها و وبلاگ ها دستیابی به اطلاعات فراوانی دراین زمینه میسر است. چنانکه در خیام نامه آمده است: « خیام مطالعات جبری تا درجۀ سوم را به صورتی دقیق و منظم طبقه بندی کرده است و برخی از آنها را به طریق هندسی حل کرده است .. و ورسالۀ وی درجبر و مقابله و رسالۀ دیگر که درآن به طرح و پاسخگویی به مشکلات هندسه اقلیدوس پرداخته، ازجمله مشهورترین آثار ریاضی اوست».

گفته میشود که انجام چنین کاری مانند نوشتن "نوروزنامه" ازسوی حکیم عمر خیام ازعهدۀ دانشمندی مانند او با چنان گسترۀ علمی درریاضی واخترشناسی برمیـآمـد. عمرخیام: حکیم، فیلسوف، ریاضی دان، ستاره شناس و شاعر دوران ترکان سلجوقی است. زادگاه وی نیشاپور است که یکی از مراکز فرهنگی خراسان درکنار بلخ نامی، هرات باستان، مرو، بخارا و سمرقند کهن و چند شهر مهم تاریخی دیگر، آن سرزمین گسترده بود. حکیم عمر خیام نیشاپوری دربسیاری موارد از پژوهش های علمی خویش از اندیشه های بو علی سینای بلخی پیروی میکرد و یکی از سخنرانی های وی را از عربی به فارسی برگردانده است. او بیش از بیست اثر در فلسفه، منطق، ریاضی و ازجمله رساله ای درباب چگونگی محاسبات نجومی نوشته است.

نوروز درفرهنگ خراسان جایگاه ویژه ای دارد و گفته میشود که « شاید یکی از بارزترین کارها دراین باره نوروز نامۀ حکیم عمر خیام باشد». نوروزنامه یکی از آثار معروف در زبان فارسی است که با نثری ساده و روان درآن دربارۀ پیدایش نوروز و برگذاری آیین های آن سخن گفته شده است. حکیم عمر خیام دربارۀ جشن نوروز در نوروزنامه (برگرفته از وبلاگی زیرنام بوی بهار میآید)، چنین نوشته است: « ازآن بوده است که آفتاب درهر ۳۶۵ شبانه روز و ربعی به اول دقیقه حمل باز آید و چون جمشید از آن آگاهی یافت آنرا نوروز نام نهاده و پس از آن پادشاهان و دیگر مردمان به او اقتدا کردند و آن روز را جشن گرفتند و به جهانیان خبر دادند تا همگان آنرا بدانند و آن تاریخ را نگاهدارند و برپادشاهان واجب است که آیین و جشن و رسم ملوک را به جای آورند».

نوروز و پیدایش سالنمای خورشیدی:

نوروز که پیش ازتدوین سالنمای خورشیدی وجود داشت، انگیزه و الهام دهندۀ  آن گردید. نوروز، آغازگر تحولات طبیعی منظم بسیاری درجریان یکسال است. درسالنمای خورشیدی کنونی، نوروز بعنوان نخستین روز ماه، فصل و سال نو با ژرف اندیشی و یافته های باریک بینانه، با پژوهش ها و بررسی های موشگافانه ای ثبت گردیده است. سالنمای خورشیدی ازسوی شماری از دانشمندان که خیام نقش برجسته ای درآن داشت، در زمان جلال الدین ملکشاه سلجوقی و زیر نظر وزیر دانشمند و دانشگستر او خواجه نظام الملک بوجود آمد. باینجهت آنرا سالنمای جلالی نیز میخوانند. این سالنما درخراسان زمین بگونۀ رسمی ازماه مارچ سال ۱۰۷۹ میلادی پذیرفته شد، نهادینه و جاودانه گردید.

سالنمای خورشیدی ریزبین ترین گاهشمار جهان و بهترازهرگاهشماری دیگر بشمول سالنمای گریگوری یا میلادی است. آنچه گاهشمار خورشیدی را برجسته کرده است، شیوۀ محاسبۀ کبیسه ها ست. چنانکه میدانیم هرسال ۳۶۵ روز و ۵ ساعت و ۴۸ دقیقیه و ۴۹ ثانیه است و دانشمندی اظهار میدارد: « منظور از کبیسه همین ۵ ساعت و اندی است که منجمان از قدیم دراین فکر بوده اند که با آن چه کنند و پیش از تقویم جلالی، کبیسه ها یا حساب نمی شدند و یا اینکه به شکلی در تقویم جای میگرفتند که باز خود مشکلاتی را پدید میآورد».

عمر خیام بعنوان شاعر و نوروز:

عمر خیام بزرگترین رباعی سرای زبان فارسی سدۀ دوازدهم میلادی درخراسان زمین بوده است که در زمان آلپ ارسلان و ملکشاه سلجوقی می زیست. او اندیشه های ژرف در جهان شناختی را درقالب رباعیات خود با وزن و قافیۀ زیبایی به سادگی و روانی ویژه ای بیان کرده است. به گفتۀ دانشمندی «رباعیات خیام نمونۀ بارز تأثیر دانش و فرهنگ بر بینش است». اشعار او دارای عمق فلسفی است. بگونۀ نمونه، اندیشه های وی دربارۀ مرگ و زندگی بگونه ای درقالب رباعیات پرداخته شده که نشان میدهد نسبت به هستی با دید بسیار دقیق نگریسته شده است.  اگرچه خیام دربارۀ مرگ زیاد سخن گفته، ولی نسبت به زندگی دلبستگی زیادی داشت. چنانکه در رباعی زیرین او نخست از نوروز، طبیعت، شادمانی ها و زندگی و درپی آنها ازمرگ سخن میراند:

چون ابر به نوروز رخ لاله  بشست

برخیز و به جام باده کن عزم درست

کین سبزه که امروز تماشاگر توست

فردا همه ازخاک توبرخواهد رسـت

نوروز جشن دل ها و شادمانی ها:

نوروز سنتی کهن و دیرپا، فرهنگی دیرین و پربار، میراثی گرانسنگ و افتخار آفرین، جشنی باشکوه  و شادی بخش و سرچشمه ای برای شادمانی و زنده شدن دلهاست که در پیشاپیش بهار، روان تازه ای به زندگی و طبیعت می بخشد.

نوروز بمثابۀ یکی از انگیزه ها برای رشد و گسترش مدنیت و فرهنگ و پیام اصلی آن گسترش تفاهم و همکاری، مهر و دوستی میان انسان ها و امید نسبت به آینده هاست. نوروز نماد به فراموشی سپردن افسردگی ها و فرسودگی ها و پذیرش دگرگونی های تازه و نوآوری ها و نشانۀ روز و روزگار نو است. نسبت به نوروز بایستی پیوسته بینش ستایش برانگیز و نگرش تازه داشت و به آن غنای بیشتر بخشید.

از نوروز، از این دیرینه فرهنگ ارجمند پاسداری نماییم و آنرا گرامی بداریم!


March 21st, 2011


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسايل اجتماعي